شعر مولانا جلال الدين محمد بلخي با صداي داکتر عبدالکريم سروش
مولوی - دیوان شمس - غزلیات - غزل شماره ۱۲۴۵ - آنک بیرون از جهان بد در جهان آوردمش
آنک بیرون از جهان بد در جهان آوردمش
و آنک میکرد او کرانه در میان آوردمش
آنک عشوه کار او بد عشوهای بنمودمش
و آنک از من سر کشیدی کشکشان آوردمش
آنک هر صبحی تقاضا میکند جان را ز من
از تقاضا بر تقاضا من به جان آوردمش
جان سرگردان که گم شد در بیابان فراق
از بیابانها سوی دارالامان آوردمش
گفت جان من مینیایم تا بننمایی نشان
کو نشان کو مهر سلطان من نشان آوردمش
مهربانی کردن این باشد که بستم دست دزد
دست بسته پیش میر مهربان آوردمش
چونک یک گوشه ردای مصطفی آمد به دست
آنک بد در قعر دوزخ در جنان آوردمش
https://youtu.be/Ppovo276fAU عربی
https://youtu.be/ZaFJYGcl8mg فارسی / دری
https://youtu.be/S8nspGEh6lo English
Intellectual rights of videography and artwork reserved, copying/re-publishing of videos is prohibited.
الحقوق الفکریه محفوظه ممنوع نسخ اواعادة نشر الفیدیوهات
کاپی وباز پس نشر ویدویوها غیرقانونی است
Disclaimer:This channel is not monetized. Music and some images belong to their rightful owners, any copyright issues please contact first. Thank you
Tags: arabic extacy horizon inspiration love music mystic persian rumi universe world ابراهیم اشعار اغنیة افغان افغانی التبریزی الحب الرومى العشق الفنا المثنوی الموسیقی النای انگلیسی ایرانی بشنو از ني بلخي تاجیک تصوف جلال الدين حکایت دری رائعة رومي شعر عالمی عدنان عربی عرفان عشق فارسی فارسیه قرآن قصه مثنوي معرفت مو موسیقی مولانا مولوي ني نينامه